برای خواب تو از عشق قصه می سازم چقدر خوانده ام اما هوای آن دارم
تو را دوباره بخوانم الههء نازم!تو مثل فاصله های سکوت می مانی
میان هق هق بغض شکستهء سازم غزل پرنده سرودم که بی قفس باشم
که باز باز بماند لبان آوازم چه ساده است تنت را غزل بپوشانم
زما گفتن از تو چه دست ودل بازم!همینکه خاطره ات در اتاق می پیچد
همینکه چشم به تصویر تو می اندازم صدای گرم گیتارم در اتاق می پیچد
...پر از الههء نازم...الههء نازم!

 

من تموم قصه هام قصه توست                                 اگه غمگینه اون از غصه توست

یدفع مثل یه آهو تو صحراها رمیدی بس که       چشم تو قشنگ بود گله گرگ رو ندیدی

دل نبود توی دلم تو رو گرگا نبینن                            اونا با دندون تیز تو کمینت نشینن

الهی من فدای تو چیکار کنم برای تو                    اگه تو این بیابونا خاری بره به پای تو

یدفع مثل پرنده قفس عشق و شکستی          پرزدی تو اسمونا رفتی اون دورا نشستی

دل نبود توی دلم گم نشی تو کوچه باغا                    غروبا که تاریکه نریزن  سرت کلاغا

نخوره سنگی به بالت پرت نشه فکرو خیالت   

من تموم قصه هام قصه توست                                   اگه غمگینه اون از غصه توست  

 یه دفعه مثل یه گل رفتی تو دست خزون                سیل بارون و تگرگ میومد از آسمون

بردمت تو گلخونه که نریزه رو سرت که                   یه وقت خیس نشه یخ کنه بال و پرت

نشکنی زیر تگرگ نریزه از تو یه برگ                            من تموم قصه هام قصه توست !

یه دفعه مثل یه شمع داشتی خاموش می شد ی    اگه پروانه نبود تو فراموش می شدی

آره ! پروانه شدم تا پرام سوخته شه                         که آتیش دل تو به دلم دوخته شه

که بسوزه پر و بالم که راحت بشه خیلام        دارم از تو می نویسم ، تو که غم داره نگات

اگه دوست داشتی بگو تا بازم بگم برات

انقده میگم تا خسته شم با عشق تو شکسته شم …

 

 

          باید ای دل !

        اندکی بهتر شویم

        یا نه

        اصلا آدمی دیگر شویم   

    از همین امروز

                        قدری صمیمی تر شویم                      

 

 

 بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی
 ما واقعا تا چیزی رو از دست ندیم قدرش رو نمی دونیم ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره به دست نیاریم نمی دونیم چی رو از دست دادیم
 اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی تضمینی بر این نیست که او هم همین کار رو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش ، فقط منتظر باش تا اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه این طور نشد خوشحال باش که توی دل تو رشد کرده
 در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد در یک ساعت میشه یکی رو دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ، ئلی یک عمر طول می کشه تا کسی رو فراموش کرد
 دنبال نگاهها نرو چون می تونن گولت بزنن، دنبال دارایی نروچون کم کم افول می کنه ، دنبال کسی باش که باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یک لبخند میشه یه روز تیره رو روشن کرد ، کسی رو پیدا کن که تو رو شاد کنه
دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که می خوای اونو از رویات بکشی بیرون و توی دنیای واقعی بغلش کنی
 رویایی رو ببین که می خوای ، جایی برو که دوست داری ، چیزی باش که می خوای باشی ، چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی
 آرزو می کنم به اندازه ی کافی شادی داشته باشی تا خوش باشی ، به اندازه کافی بکوشی تا قوی باشی
 به اندازه کافی اندوه داشته باشی تا یک انسان باقی بمونی و به اندازه کافی امید تا خوشحال بمونی
 همیشه خودتو جای دیگران بذار اگر حس می کنی چیزی ناراحتت می کنه احتمالا دیگران رو هم آزار می ده
 شادترین افراد لزوما بهترین چیزها رو ندارن ، اونا فقط از اونچه تو راهشون هست بهترین استفاده رو می برن
 شادی برای اونایی که گریه می کنن و یا صدمه می بینن زنده است ، برای اونایی که دنبالش می گردن و اونایی که امتحانش کردن ، چون فقط اینها هستن که اهمیت دیگران رو تو زندگیشون می فهمن
 عشق با یک لبخند شروع میشه با یک بوسه رشد می کنه و با اشک تموم می شه ،‌ روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده شکل می گیره ، نمیشه تا وقتی که دردها و رنجا رو دور نریختی توی زندگی به درستی پیش بری ،
 وقتی که به دنیا اومدی تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدن ، سعی کن یه جوری زندگی کنی وقتی رفتی تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن





ــــــــــــــــــــــــــــــ

دفتر عشـــق که بسته شـد

دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم

خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون

به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

اونیکه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود

بد جوری تو کارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

برای فاتحه بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو

بـه نـام تـو سنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم

غــرور لعنتی میگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

بازی عشـــــقو بلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

از تــــو گــــله نمیکنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

از دســـت قــــلبم شاکیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم

چــــــــراغ ره تـاریکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم

دوسـت ندارم چشمای مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن

فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو

آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه

دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه

بزن تیر خــــــــــــــــــلاص رو

ازاون که عاشقــــت بود

بشنواین التماسرو

ــــــــــــــــــــــ

ـــــــــــــــ

ـــــــــــ

ـــــــ

ــــ

ـ

نظرات 11 + ارسال نظر
انریکه دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 07:16 ب.ظ http://sad-eyes.blogsky.com

سلام.. مطالبتون واقعا جذاب و زیبا هستند...
به منم سر بزنید..

*******************چشمان محزون****************

ترانه پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:38 ب.ظ http://kimya.blogfa.com


یارب چه چشمه ایست محبت مادر ، که من از آن یک قطره آب خوردم و دریا گریستم........
الان که خوب فکر میکنم به این نتیجه میرسم که اگه دل نبود این انسان چه چیزی رو می تونست با سنگ مقایسه کنه ! اگه خزان نبود چطور میتونست دل خودش رو به مهمونیه غنچه ببره ! اگه جدایی نبود چطور می تونست فاصله ها رو معنی کند ! اگه دیوارنبود چطور میتونست زشتی ها رو پنهان کنه!/مادر روزت مبارک/منم آپم ومنتظر/بای بای

سیاه یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 08:16 ب.ظ

سلام
بابا بی خیال

شاهزاده ارس (( --- علی عبدالهی ---)) دوشنبه 10 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:45 ب.ظ http://shahzadeyearas.persianblog.com

لحظه دیدار یاری که مدت هاست در قلبم نشسته است و با محبت و عشق خودش

مرا زنده نگه داشت است لحظه زیبایی است....


لحظه ای که چشمان زیبایش را از نزدیک خواهم دید و با همان دو چشمم به او

خواهم گفت هنوز هم دیووانه اش هستم!


دو چشم ، دو دستی که منتظرند درون دستهای گرم یار قرار بگیرند ، و قلبی که هر

لحظه تپش آن تندتر و تندتر میشود!
سلام سارا جان. واقعا که وبلاگ بسیار باحالی داری. منم تازه آپ کردم خوشحا میشم که به منم سر بزنی. منتظر حظور پر مهرت در شاهزاده ارس هستم

داریوش چهارشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:04 ق.ظ http://darfar.persianblog.com

سلام زهرا جان! چقدر زیبا! درست مثل همیشه!
شرمنده از اینکه خیلی دیر اومدم عذرم موجه بود!
خوشحال میشم سر بزنی بهم!
منتظرم نذار!

زهرا(تنهای خاموش) دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:28 ب.ظ

زهرا دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:31 ب.ظ http://khamoshane.blogfa.com

سلام پنجره ها را سلام میگویم
و کوچه کوچه ترا در ترانه میخوانم
کسی نمی آید...
کسی که پنجره ای را به کوچه بگشاید
و من دوباره تو را عاشقانه میخوانم
تو در کدام پنجره هستی که من نمیبینم؟
تو با کدام کوچه رفیقی که من نمیدانم
سلام پنجره ها را سلام میگویم.

واقعا وب لاگ جالبی داری...خیلی زیبا مینویسی و تاثیر گذار
امیدوارم که موفق باشی و شاد
با اجازه شما رو لینک کردم
به من سر بزنی خوشحالم میکنی مهربون
یا حق

زهرا سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:49 ب.ظ http://khamoshane.blogfa.com

سلام مهربونم
من آپ هستم
سر بزنی خوشحالم میکنی

م.ر.صفائی چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:56 ب.ظ http://rsafaiy.persianblog.com

salam bebakhshid ein shere shookhi ba hafez ro ke too webloge shomast kei soroode?.......

علی جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:04 ب.ظ

ey val web log

زهرا تنهاست یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:33 ق.ظ

من یک روزی زهرا جوون بودم اماااااااااا
وبلاگ جالبی دارید و به خصوص از این قسمت خیلی خوشم اومد////// موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد