گفته بودم اگه بیای ، چشمامو بارون می کنم
شمعدونیای قلبمو ، غرق بهارون می کنم
گفته بودم اگه بیای ، اسمتو فریاد می کنم
قناریهای عشقمو ، از قفس آزاد می کنم
گفته بودم اگه بری ، زندگی زندون ِ برام
اون روزای پاک و قشنگ ، مثل یه کابوس برام
گفته بودم وقتی بری، من خودم ُ گم میکنم
این دل گرم و عاشقو، از چشما پنهون می کنم
حالا بازم می خوای بری؟ باز منو تنها بذاری؟
باز این دل پریشونو اسیر غمها بذاری؟
می خوای بازم با یاد تو چشمامو دریا بکنم
نگاه گرم و آبیتو تو فرداها گم بکنم؟
هیچ می دونی این دل من اسیر چشمای توِ؟
غزال وحشی دلم تو دامِ زلفای توِ؟
********************************************************
می دانستم سرانجام من می مانم و بوی سیگار دستان تو
و رسوایی حقیقت پنهان پشت دروازه بسته زندگی تو
☻
گاهی اوقات یک اتفاق
کوچک پنجره ای به روی تو میگشاید
تا حقایقی که دیگران از تو پنهان کرده اند آشکار گردد.
☻☻
خوشبختی یعنی :
یعنی عبور جریان رودخونه از روی پاهای بدون کفش.
یعنی شنیدن خبری خوش در اوج ناراحتی.
یعنی…..
شعر زیبایی بود.موفق باش
سلام
بهار بهار چه زود گذشت مثل روزای کودکی // هر یدونه بهار که رفت مارو گذاشت تو بی کسی
شعرم گریخت
چنان که درخیال نیز به او نمی رسم
نشناخته بودماش ، تا اکنون که گریخت. . .
همیشه خیال می کردم
این منام که اورا به اوج می برم
دیدم این اوبود که...
سلام
man mehdi hastam ghablan tooye bloge ye ashghe ghadimi mineveshtam ba ham trabadole link dashtim hal mikhastam begam age momkene tooye bloge jadidam age tamayol darin ba ham tabadole link dashteh bashim