اندوه من

دلم به جای دگر دیده ام به جای دگر

اسیر دیگری و در سرم هوای دگر

نه آنچنان به سرزلف بسته پای دلم

که قدرتی که توانم نهاد پای دگر

ندانم این فلک نیلگون که دشمن ماست

چرا به هر سحری زایدم بلای دگر

مرا که سرزنش آشنای مرا بکشد

خوشم که کشته مرا دیر آشنای دگر

دوای درد طلب کردم از حکیم بزرگ

بغیر مرگ نجستم یکی دوای دگر

مرا زعشق وی از مرگ خود چه ترسانند

که عشق را بجز خون نبود بهای دگر

اگر خدای من از عشق من نیاندیشد

از این پس من و عشق من و خدای دگر


نظرات 6 + ارسال نظر
رامتین سه‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:22 ق.ظ http://www.ramtin.ws

زخمهای کهنه ای بر تن شدیم

عاقبت با عشق هم دشمن شدیم

فکر می کردیم با هم یکدلیم

خشتهای محکمی ازیک گلیم

فکر می کردیم توفان زاده ایم

دل به دریای صداقت داده ایم

ساقه احساسمان خشکیده بود

حرفهامان مبهم و پیچیده بود

آنچه میگفتیم خوابی بود و بس

طرح بی رنگ سرابی بود و بس

باز هم نان جای ایمان را گرفت

فاصله سیلی شد و جان را گرفت

دستهایی خالی و امیدوار

بار دیگر چشمهایی اشکبار

باز قلبت سنگ شد،دیدی رفیق

پای مردی لنگ شد، دیدی رفیق

سفره ات رنگین و پا بوست حریر

سفره ما همچنان نان و پنیر

مرهم دریا شدن شوخی که نیست

ناجی فردا شدن شوخی که نیست

ما میان خواب و رویا گم شدیم

سوگوار قصه مردم شدیم

دست ما آیینه بود و آفتاب

یک دل بی کینه بود و آفتاب

کاشکی یک لحظه منطق داشتیم

از سیاهی دست بر می داشتیم

سیاوش دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:25 ب.ظ

وبلاگ باحالی
ای ول
حتما به من ایمیل بزن
قربانت
سیاوش ..............................................

ساغر چرت و پرتی سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 12:38 ب.ظ http://www.saghariii.com

قشنگ بود ....

[ بدون نام ] یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1383 ساعت 02:07 ب.ظ

ALYE BOD BAZM BEGO

مردتنها سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:15 ق.ظ

داریوش جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:42 ب.ظ http://www.zoeram.blogsky.com

سلام
به
بلاگ من سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد