مادرم
ای گرامی ترینم صمیمی ترینم
نمیدانم که چگونه می توانم قدرشناس زحمات بی دریغ شما باشم
فقط میتوانم بگم با تمام وجود دوستت دارم و بابت همه چیز متشکرم
چند نکته دیدم بد نیست شما هم بخونین
مرد از راه چشم و زن از راه گوش به دام عشق می افتد .
دوری ، عشق را شدت می بخشد و نزدیکی ، قوت .
پیری مانع از عشق نیست . اما عشق تا حدی مانع از پیریست .
هرگز ندانستم چگونه ستایش کنم تا آنکه آموختم چگونه دوست بدارم .
عشق ناتمام می گوید : من تو را دوست دارم چون به تو نیاز دارم .
عشق تمام می گوید : من به تو نیاز دارم چون تو را دوست دارم .
در حساب عشق یک به اضافه یکی برابر است با همه چیز و دو منهای یک برابر با هیچ .
محال است عاشق باشی و عاقل .
عشق چیزی جز یافتن خویش در دیگران و شادکامی در شناخت نیست .
عشق همانند پروانه ایست که اگر سفت بگیری له می شود و اگر سست بگیری می گریزد .
عشق چون میوه است . ممکن است خوب به نظر آید اما تا وقتی که نرسیده آن را گاز نزن .
عشق چون ساعت شنی است . با خالی شدن مغز ، قلب پر می شود .
عشق غلبه خیال بر خرد است .
مرد به کرات عشق میورزد ، اما کم . زن به ندرت ، اما بسیار .
مردها همواره میخواهند اولین عشق یک زن باشند و زن ها دوست دارند آخرین عشق یک مرد باشند .
تنها پاداش عشق ، تجربه عاشقی است .
با عشق وشکیبائی چیزی نا ممکن نیست
سلام
از اینکه همیشه خط صحیح سلامت و شادابی رو تو این دستنوشته هات میبینم خوشحالم ؛ از این رو ( نه جدا از کدام رو ؟ ) منم برای مادرت و تمامی مادر های دنیا آرزوی سلامتی میکنم و دلم میخواد به همشون تبریک بگم.
آخیش !! از این که من اولین نفر هستم که می کامنتم بسی حالی به حولی شدم .
هنوزم تو حال و هوای شعر فاصله ات هستم و خلاصه بد جوری ما رو جو اخذ کرده ؛ اونم اینجوری !
مادرررررررر
بی تو تنها و غریب ام
تشکر آلودیم !
نامه بنویس..
مادر زیباترین واژه ...
سلام،این روزها که همه دم از عشق و توصیف عشق و مباحث پیرامون عشق میزنند...مثل اینکه بازار عشق و عاشقی خیلی داغه...به روز شدم
طی یک سخنرانی در یکی از دبیرستانهای آمریکا ، بیل گیتس ( رئیس شرکت نرم افزاری مایکرو سافت ) خطاب به دانش آموزان گفت که در دبیرستان خیلی چیزها را به دانش آموزان نمی آموزند . او هفت اصل مهم را که دانش آموزان در دبیرستان فرا نمی گیرند ، به شرح زیر نام برد:
اصل اول:در زندگی ، همه چیز عادله نیست ، بهتر است با این حقیقت کنار بیایید .
اصل دوم:دنیا برای عزت نفس شما اهمیتی قائل نیست . در این دنیا از شما انتظار می رود که قبل از آنکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشید ، کار مثبتی انجام دهید.
اصل سوم:پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان و استخدام شدن ، کسی به شما رقم فوق العاده زیادی پرداخت نخواهد کرد. به همین ترتیب ، قبل از آنکه بتوانید به مقام معاون ارشد با خودرو مجهز و تلفن همراه برسید ، باید برای این مقام و مزایایش زحمت بکشید .
اصل چهارم:اگر فکر میکنید آموزگارتان سختگیر است ، سخت در اشتباه هستید . پس از استخدام شدن متوجه خواهید شد که رئیس شما خیلی سخت گیر تر از آموزگارتان است، چون امنیت شغلی آموزگاران را ندارد.
اصل پنجم:آشپزی در رستورانها با غرور و شان شما تضاد ندارد . پدر بزرگهای ما برای این کار اصطلاح دیگری داشتند از نظر آنها این کار " یک فرصت " بود .
اصل ششم:اگر در کارتان موفق نیستید ، والدین خود را ملامت نکنید . از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
اصل هفتم:قبل از آنکه شما متولد بشوید ، والدین شما هم جوانان پرشوری بودند و به قدری که اکنون به نظر شما می رسد ، ملال آور نبودند.