وقت رفتن چشمهایت را تماشا می کنم
غصه ها را می کشم در خویش و حاشا می کنم
جاده می خواند تو را پرواز کن معبود من
رقص پروازتو را تنها تماشا می کنم
آسمان ارزانی چشمان مستت عشق من
آسمان را زیر پاهایت تماشا می کنم
می روی در لابه لای ابرها گم می شوی
رفتنت در عمق دریا را تماشا میکنم
آسمان بغضش شکست از خلوت سنگین من
زیر باران خاطراتت را تماشا می کنم
زهرا جون
خيلی قشنک بود...خونه جديدت مبارک قالب قشنگی داری
چقدر خوشحالم که یه زهرای دیگه پیدا کردم:)
راستی چرا اینهمه غمگینی دختر؟
سلام میخواستم بدونم شما ۱۴ یا ۱۵ سالتونه
خواهش میکنم جواب بدید واجبه توره مولا جواب بدی ها
بای
سلام
خدا نکنه که ناراحت باشی
سلام
متن زیبایی بود به من هم سر بزن
آدم یاد بدهکاری هایش می افتد
وقت رفتن...وقت ماندن..وقت خندیدن وو گریه کردن..
وقت من... وقت تو...وقتی که من ...با من ...ما میشه...
و قتی ما...من میشه....